کافیست قلم به دست گیرم! اما نمیگیرم.. نمیاد! قلم نیــــــمیــــــــااااد! قلم از دستم گریزان.. من به دنبال او روان، اما ناتوان!
رو تخت دراز میکشم و با نوک انگشت سایهم و رو دیوار ترسیم میکنم.. رنگ تازهی دیوار، مداد ِ سیاهم و میطلبه اما حسوحال امروز توان مقابله با خشم احتمالی مامان و نداره.. با نوک انگشت سایهم و رو دیوار ترسیم میکنم، سایه بهم پوزخند میزنه، با نوک انگشت من و رو تخت میکشه.. حسوحالش امروز من و به مبارزه میطلبه.. رو تخت دراز میکشم و چشمهام و از سایه میدزدم!
::
یه شرط به شروط مامانهما ؛علاوه بر خوشگل و قدبلند و پولدار و تحصیل کرده و بور و چشم سبز بودن؛ واسه عروس نمونه شدن اضافه شده.. "رانندگی بلت باشه!"
خاله با صدای بلندی که مامانهما بشنوه میگه:"بلده! تازه! دانشگاه رفته، لیسانس گرفته!"
مامان هما دماغش و جمع میکنه و میگه:" چی؟؟! شوهرکرده، طلاق گرفته؟؟!"
خاله چشمهاش و میده بالا و من به مکالمات احتمالی جاری تو ذهن مامان هما و عروس طلاق گرفته فکر میکنم!
::
روزنامه:
- خطاب به کروکودیل: نام جاوید وطن، صبح امید وطن، جلوه کن در آسمان، همچو مهر جاودان
- کروکودیل خسته: به مولا خفه نشی میام خفه ت می کنم.. مرتیکهی این ِ چیز ِ فلان فلان شده..
- توضیح صحنه: غلامبچهگان مسئوول دروازههای بهشت مشغول حفاظت از عفاف و حجاب کروکودیل خسته
::
پ-ن: دارم تو انجام کارهای احمقانه اما عاشقانه استاد میشم.. بوسیدن عکست و حس کردن لبت شده کار این روزهام.. کار روزهای دوریت..
::
پایان نامه:
امروز کروکودیل طبق معمول روزهای پیشین در آبهای بیکاری شنا کرده!
- پیشنهاد: آدامس با طعم کروکودیل سرگردان
- قیمت: به میزان یه شغل نون و آبدار
- دستور مصرف: خب کار خوب دیگه! کار توووپ
20 کروکامنت:
عاششششق کارای احمقانه ی عاشقانه ام
رژ لبت هم موند رو عکسه؟
ایولللل بابا شرمنده کردی حدیث ! میگفتی اسفندی، گوسفندی چیزی میووردیم میخواستی آپ کنی
همهۀ جان و تنم، وطنم،وطنم،وطنم،وطنم
این کارهای عاشقانهِ روزهای دوری میشه خاطراتی که سالهای بعد باعث هری ریختن دلت میشه.(چشمک)
بابا استاد
بابا استاد
با با استاد
.......
@راحله
آبجیمون رج لب نمی زنه آبجی.
کسی حق نداره کامنت راحله رو بخونه.
شیر فهم شد؟
من از احمقانه بودن نمی ترسم
و اگر ترسی هست
از دلیست که نمی داند
چراغش را کجا خاموش کند
وقتی از دل تاریک ِ خود بیرون می آید
-----------------
مواظب ِ عکسهایم باش که به هوای حماقتی عاشقانه خوشند
امیر
عروس نمونه می خواین انتخاب کنین؟؟ وایسین من عروس شم، بعد منو انتخاب کنین:دی البته من خصوصیات منحصر به فرد خودمو دارم!
رسیدن بخیر
چرا اینقده خسته ای تو؟
@ مهندس پنگول
شوما غیبتت طولانی شده برو با ولیت بیا
الاهی ! من فکر کردم خبری ازت نیست ماه عسل رفتی مکه ، آخه جدیدن مد شده ماه عسل میرن مکه ، ماه رمضون میرن تایلند .
آخه چه نازی تو خانم بوس بوس
خانوم ینی چی آخه قلم دس گرفتنت نمیاد؟
منم قلم در دست گرفتنم نمیومد
ولی قلم در دست گرفتم و کلی امضا زدم
تازشم تو اون هیری ویری رضا امضای منو مخسره می کرد
امضات چه شکلیه مگه؟
امضام خوبه ولي اون موقع چون چادر رئو كله ام بود و داشتم خفه ميشدم الكني ميزدم كه زودتر تموم شه
قشنگ ملومه حوصله نوشتن نداشتیااا
man asheghe in adathaye ahmaghaneham . . . delam barat tangideh bood... shagerde avale kelasam ke doomad shodo raft ghati morghha
استاد نشو،استاد نشو
همون معلم بمون
آدامس ها ی یک کروکدیل سرگردان
با ما باش ... یکی از ته مینی بوس میگفت
فقط باش، یکی از دو تا صندلی جلوتر دلش اینو میخواد، بودن
اين روزها، قلم ها التماس مي كنند، حال كه نويسنده ها به كيبورد پناه مي برند!
ارسال یک نظر