نه اینکه روی صحبتم با تو باشه، نه! روی صحبتم با زمونهس.. بد زمونهای شده.. بد!
خسته شدم از این کلیشه بودنم.. از سعی کردن اما باز همیشه اشتباه بودنم.. از دمی خوب بودن و بسیار برایت بد بودنم..
خسته شدم از این کلیشه بودنم..
خسته شدم از این بودنم.. از این آنچه باید بود، نبودنم..
::
تاحالا انداختنت تو یه اتاق تاریک با میلیاردها تیکهی پازل که یکیشون، فقط یکیشون اون تیکهی درسته و تو هم فقط یه شانس داری، فقط یه شانس که تیکهی درسترو امتحان کنی و از اون اتاق تاریک نجات پیدا کنی؟؟
تنها راهش اینه که انقد اون جای خالی و لمس کنی،تا از بر بشی.. تا انگوشتات از بر رو تیکه های پازل بلغزن و بلغزن و بلغزن و.. یوریکا!!!
چقد طول میکشه پیدا شه؟؟..
تجربه ی حس ارشمیدسم را آرزوست... منهای باباطاهر عریانش البت..
::
با نازی بودم.. مث همهی باهم بودنامون من بودم و نازی و بیخیال ِ دنیا!
با نازی بودم.. مث همهی باهم بودنامون من می گفتم از گهکاریهای زندگیم و نازی فحشم می داد..
با نازی بودم.. مث همهی باهم بودنامون نازی می گفت از گهکاریهای زندگیش و من فحشش می دادم..
به نازی گفتم: می دونی مشکل ِ من چیه؟؟
پیرمرد سبیل تابیدهی خوشخندهای که از کنارمون رد میشد گفت:" تو که مشکلی نداری!!"
با نازی بودم.. شریک شدم تو خندهی دستهجمعی نازی و پیرمرد و دوستهاش..
::
چشم همهی بچه گربهها ناراحته، یهجا شنیدیم از سرماخوردگی به این حال میافتن!! بابا قرص تو شیرشون حل کرد و به خوردشون داد.. یه روز تمام خوابیدن، پا نشدن..
ما از بچهگی با این خوددرمانی بابا مشکل داشتیم!!
::
روزنامه:
- خطاب به کروکودیل: این چیه؟!
- کروکودیل ِ خسته: یه کمر ِ باریکه!!
- بازهم خطاب به کروکودیل: این چیه؟!
- کروکودیل ِ خسته: عجبا!بی حیا.. دسسست و بکش..
- توضیح صحنه: کروکودیل خسته در تلاش برای تاریک کردن اتاق!!!
پ-ن: اصلن کسی پیدا میشه که تورو کامل بشناسه؟؟.. همه گمون میکنن خدارو با اون نهایت ِ بینهایتش شناختهان.. به نظرت کسی پیدا میشه که گمون کنه شناختتت؟؟؟ خود ِ خدا چی؟ می شناستت؟؟
باز هم پ-ن: یه سری کلمات یه حس رهایی به آدم می دن.. جدیدن وقتی عصبی یا عصبانی می شم، این کلمهی رهاییبخش خیلی به تخلیهی روانیم کمک میکنه.. اصولن این کلمه همبستگی زیادی با تخلیه داره! حمل بر خودستایی نباشه.. "گه" رو میگم..
::
پایان نامه:
- امروز کروکودیل در آبهای گهی شنا کرده بود!
- پیشنهاد: به نظرتون انصافه من الان پیشنهادی مطرح کنم؟
.
36 کروکامنت:
اول اول اول
we are living in world of shit !(quoted from Full Metal Jacket)
می دونی من عاشخه قلمتم؟می دونی؟
.
یه گربهه اومده تو حیاطه ما 3 تا زاییده.یکیشون چیشاش هویجوریه،سرما خورده؟
.
حمل بر خودستایی نباشه این گه به منم آرامش میده،اونم به صورت استرس وار روی حرفه "گ"
سلام
من همیشه میخونمت
تاحالا هم برات کامنت ندادم اما خدایی از حرفات سر در نمیارم! :پی
به هر حال تلاش خودمو میکنم تا بفهمم چی میگی
در مورد گربه هم بگم که من همیشه وقتی پسرم سرما میخوره تو غذاش adult cold میریزم زود خوب میشه :دی
خانوم ! شما همیشه نکته سنجین ! مثلن همین بلاگتون که گه رو قهو ه ای نوشتین و ی رو مشکی! باعث بهتر فهمیده شدن و درک بهتر کلمات میشه !
راستی خانوم بی من میری شیراز؟
بعد از قوطه ور شدن در اون معجون لطفا" دوش گرفتن یادت نره ، یک قطره مولتی ویتامین کودکان بگیر بریز توی شیرشون بهشون کمک میکنه (امتحان کردم ...یک قطره به ازای هر بچه گربه توی هر وعده شیر) ...خودتم چند قطره بخور ...با اون رفیق سیبیل تابیده هم تا حدی موافقم !
غوطه ور یا قوطه ور !!! ؟ خودمم نفهمیدم آخر :))
من یکی خسته شدم از اینجا بودنم..
از فکر به آن موقع که باید رفت، موندنم..
قسمت روزنامه ت شاهکاره
::
خیلی حسودیم شد! خیلی کیف داره آدم با یکی بشینه از گه کاریاش حرف بزنه و فحش بشنوه و بلعکس! عمراً آدم بتونه با شووَرش از اینکارا بکنه!!! :دی
::
می دونی! من به این نتیجه رسیدم هیشکی ِ هیشکی نمی تونه واقعاً آدم و بشناسه! چون اول آدم و می ریزه تو قالب ذهن خودش، بعد اندازه اون قالبه می کنه، بعد فک می کنه به شناخت رسیده!
::
من بازم دلم بچه گربه می خواد
***
خب این کروکودیل نامه هم شده از معضلات زندگی ما ، می ترسیم بیگیم هیچی حالیمون نشد ، ملت بگن طرف بیشعور بود ، از این رو مجبوریم به این نکته بسنده کنیم که مثل همیشه خنده بر لبانمان نشاند ولی بعد خنده یمان ترکید و هزار قطعه شد که در بحر کروکودیل نامه و محتوایش مشغول مکاشفت بودیم !!!
***
Elham
***
فهمیدی چی بود که یبوست می آورد؟؟؟؟
اشتباهی نری سراغ کمپوت گلابی و زردآلو و قرص هیوسین اسهال بگیره گند بزنه به همه جا
فک کنم باز فش خونت اومده پایین من که نمی تونم یه پام اونجا باشه یه پام اینجا
سه تا خط انداختی رو بدن بنده بله !
چرا اینقدر چنگ میندازی بگو ببینم جنگه مگه؟
:D
خیلی از کلیپ اش خوشم میاد . باحاله
ببین من اومدم ولی به دلیل اینکه ازت شاکی ام سرت آوار نمیشم !
من از بس گه کاریه بقیه رو شنیدم خسته شدم. تصمیم گرفتم گه کسی رو بشنوم که گهم رو بشنوه.
دکتر الان دندون عقلش رو کشیده و همون یه ذره عقل رو هم نداره
من هم با خودم خیلی حرف میزنم
نمیدونم چی میگم به خودم ولی همیشه آخرش کلی میخندم
برام هم مهم نیست بقیه چی فکر کنن گور بابا بقیه
ولی بعضی وقتا خجالت میکشه آدم
مهم نیست
بي انصاف...
-----
يعني از اول هم همينگه بوديم ها!از آن باباطاهر عريان بگير تا حافظ دائم الخمر و... عنت بر اين زكرياي رازي كه جماعتي را گرفتار كرده!
-----
اين پازل حل كردن ها مال - با اين پيشيه مان- نميخورد. مال ِ روسهاست!
-----
اگه منم مولتي ويتامين و آدولت كولد بخورم، چشمام برق ميزنه؟!
بي انصاف...
-----
يعني از اول هم همين گه بوديم ها!از آن باباطاهر عريان بگير تا حافظ دائم الخمر و... لعنت بر اين زكرياي رازي كه جماعتي را گرفتار كرده!
-----
اين پازل حل كردن ها بدرد ما - با اين پيشيه مان- نميخورد. مال ِ روسهاست!
-----
اگه منم مولتي ويتامين و آدولت كولد بخورم، چشمام برق ميزنه؟!
واقعا چه واژه زیبا و بحث برانگیز و استعداد شکوفا کنی بود این واژهه اصلا فکرشو میکردی اینجوری شکوفه زده بشه و به یکباره کل فضا قهوه ای بشه بابا کی فکر میکرد اینقدر دلتون پر باشه واقعا باید به این سبک دست مریزاد گفت که اینقدر هممونو سبک کرد (باور کن کرچکم نمیکرد قبول داری )واقعا اگه بری تو روزنامه کار کنی کلی میتونی جامعه رو هم سبک کنی البته که خودشون یه جورایی نا محسوس سبک کردن ولی این ترفند دیگه کل بار جماعت اهل مطبوعات و کم کم همه روخالی میکنه البته منظورم اون روزنامه نبودا البته اونم یه جوری سبک میکنه ولی خیلی وقتام باعث میشه زیر بار کمر جامعه خم بشه خیلی وقتام دیده شده که کمرجامعه شکسته شده و دیگه حتی راست هم نشده ( کمر جامعه ) در ضمن سوگولی برای شرکت در بخش مقاله در قسمت روزنامه استفاده از تردمیل و نخوردن چیپس و پفک و شام توصیه شده (برا ما که فرقی نمیکنه واسه خودتون گفتیم).
اي دل غافل. خانم معلم فكر نكردي خانم مدير اينجا پيدا ميكنه. اسم وبلاگت سراسر از خلاقيته و به اين دليل شما رو به عنوان گزينه پيشنهادي وزارت آموزشت و پرورشت معرفي ميكنم
چند وقتیه با تیکه های اول پست هات خیلی حال می کنم.
آرزوی شفای عاجل برای گربه هات وتمامی گربه ها وگربه سانان دنیا و..!
وبلاگ جالبی دارید. به من هم سر بزنید.
روزنامه، روزنامه، روزنامه.
خود خدا میشناستم؟ چه سوالی! جدیا. میشناستم؟
کاهی وفتها آدم از قصد پاش رو میزاره رو گه و بعدش شروع میکنه به بد و بیراه گفتن به زمین و زمان
اما در مورد کروها چیزی نمیدونم والا
سلام...
مخلص همه بر و بچه های "به کسی نگو"
راستش به واسطه به کسی نگو و خواهر گلم "قاصدک" گذرم به وبلاگ شما خورد .. و فقط تونستم این مطلب آخر رو بخوانم . البته راجع بهش فعلا نظر نمی دهم .انشاالله تو نوشته های بعدی جبران می کنم . اما انصافا قلم صمیمی و گرمی دارید و همچنین وبلاگ فانتزی و دلچسبی.
به هر رو ، خوشحال می شوم اگر این آغاز یک دوستی باشد .
به پاک نویس پیوند شدید ..
امیدوارم جایی در وبلاگ شما داشته باشم .
ارادتمند
فرشاد
تمام زندگی تیری است
که از میان کمان دوابروی تو میگذرد
وهدف جانی است
که در مسیر تو
عشق را فریاد میکند
تمام زندگی این است...
دعوتی میای؟
http://crocodile.here.ws
http://cro.orq.ir
http://cro.here.ws
ببین این آدرسا بدردت می خورن ؟
من با این که هیچی نفهمیدم اما از ریتم شعر گونه ی نوشته ات خوشم آمد
rasti cro ma esfahania ye chizi darim ke kare hamoon gohro mikone khasti mitooni azash estefade koni.emsmesh hast
keke
همی یادم آید ز عهد شباب ، شبابی چند ساله (5-4 سال پیش از این ) بودم ، نرم و نازک چست و چابک در حال زیاده جویی در 360 بهر رفع خستگی و ناتینگ الس به ناگه برخورد کردم به یه بلاگ در نظرم جالب آمد بیاد ندارم کدومش بود ولی جالب فتاد خیلی اهل بلاگ خواندن نبوده و نیستم ولی هر چند ماهی بحر سرگرمی دنبال میکردم ادامه آن بلاگها را وغیر از خویشتن به هیچ کس نگفتم چون چیزمهمی نبود وهیچ مشاور نگرفتم و در پی کانکشن نیزنبودم و فقط هرازچند گاهی فالو بای مایسلف میکردم و...
جالبیش اینه که نفهمیدیم اصلاً چی شد که ایجور شد تله پاتیه تله غاطیه قاطی پاتیه عجیب مجیبه چیه خلاصه ما که نفهمیدیم چه شد. اصلا اینجا کجاس من کیم تو کیی او کی هست ما کی هستیم شما کی هستید آنها کی هستند ....وهمچنان پرتقال فروش معروف در سایه و شاهد ماجرا (لامپ کم مصرف (با اندکی تغییرات)).
هرکسی تجربه ای داره از اون اتاق...تجربه ای که تکرار نمیشه لاجرم...همون اتاق پر پازل رو می گم...و اون یه تیکه گم شده...
خیلی به عقل نیست اینکه پی اون یه تیکه بگردی...عقل یه دو دوتای ساده میکنه، احتمالشو حساب می کنه و میگه بیخیال...دلت اما رضا نمیده...
گه به این بازی دل و عقل...کی به کیه...این دو روز دنیا رو که نمیشه همش تو اون اتاق پر پازل چپید و مرد...ول کن...بزن به چاک...خیالی نیست...اگه دلت دله بی تیکه گم شده هم آرومت می کنه...اگه هم نیست که اصلن نیازی نداری به اون تیکه گم شده...
بیخیال
بیخیال رفیق
عجب گه چسبناکی بوده ها
هنوز ول نکرده؟
باید کل بکشیم که بیای بنویسی دختر جان ....
ای بابا آپ کن دیگه. اه
فک کنم پاک از دست رفته این کروکودیل ..نکنه مشمول عنایت شدس...کی بیاییم تحصن ...؟ کدوم بندی ؟
ارسال یک نظر